راه ناتمام

وبلاگ شخصی محمد حسن شفیعی

راه ناتمام

وبلاگ شخصی محمد حسن شفیعی

قیصر امین پور:
چیزی از او به جای نمانده است
جز راه ناتمام

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

اینجا منابعی که خودم برای دانش داده کاوی مطالعه کردم رو معرفی می کنم!

سعی میکنم به مرور این پست رو بروز رسانی کنم

  1. کتاب راهنمای داده کاوی برای برنامه نویسان : ترجمه مسعود کاویانی انتشارات ناقوس سال 1398
  2. کتاب یادگیری ماشین و علم داده : تألیف میلاد وزان انتشارات میعاد اندیشه سال 1400
  3. کتاب مبانی مقدماتی آمار برای داده کاوی : Daniel T. Larose سال 2014
  4. کتاب کشف دانش از داده ها : تألیف Daniel T. Larose سال 2014
  5. کتاب دانش داده با استفاده از پایتون و آر : تألیف Daniel T. Larose سال 2019
     
  • محمد حسن شفیعی

در این پست به افزونه های کروم می پردازم که خودم استفاده میکنم و به نظرم کاربردی ان!

سعی میکنم به مرور این پست رو بروز رسانی کنم

  1. DastYar : تب جدید با قابلیت های کاربردی
  2. FontAra : نمایش صفحه وب با فونت های فارسی زیبا به انتخاب شما
  3. SessionBox : لوگین همزمان به چند حساب کازبری مختلف در یک سایت
  4. NimBus : گرفتن اسکرین شات از صفحه وب
  5. SuperSimpleHighliter : هایلایت کردن متن با امکان بکاپ گیری
  6. VajeYab : مترجم انگلیسی به فارسی با select متن
  7. StyleBot : تغییر css سفارشی برای صفحات وب
  • محمد حسن شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر عمری باشد تا یک ماه و اندی دیگر زندگی مشترکمان 2 ساله میشود، و انشاءالله تا چند هفته دیگر هدیه ای از جانب خدا به جمع 2نفره مان اضافه خواهد شد.

 

قبل از انتخاب همسر مطالعات زیادی داشتم درباره چگونگی انتخاب همسر مناسب، خوب الحمدلله و به لطف خدا تا اینجای کار خوب پیش رفت اما وقتی وارد زندگی میشوی و قرار است خودت زندگی ات را بسازی و بنا کنی، جزئی ترین کارهای زندگی در نظرت باید ناشی از بینشی باشد که تو خدای نخواسته دچار ظلم و کم کاری به همسر و فرزندان آینده ات نشوی چراکه هر فرد در هر نهاد اجتماعی عضویت داشته باشد، نهایتا به خانواده اش بازخواهد گشت، خانواده اصیل ترین و پایدارترین واحد اجتماعی است که عضویت در آن خوا ناخواه همیشگی است.خانواده مهمترین جایگاه "رشد و تعالی انسان" و "نزول و سقوط انسان" است ... نمی دونم چطوری آنچنان که در ذهنم هست میتونم اهمیت جایگاه خانواده را شرح دهم.

 

حرفهای زیادی هست که چه ایده های زیادی در ذهن دارم برای خانواده : "نگرش سیستمی به خانواده" الگویی که در ذهن دارم و در نظر دارم در آینده به تحقیق درمورد آن بپردازم. ایده ای که به کمک مدل اجرایی آن هیچ کس در نقش خودش در خانواده دچار کم کاری نخواهد شد، اندر این وادی سخن بسیار است که در آینده اگر خدا توفیق دهد به آن خواهم پرداخت...

 

هر فرد باید منابع زیادی را در مورد خانواده مطالعه کند و شخصا راجع به آن تفکر کند، در بین این منابع سرشار، به موضوعات تربیتی که توسط حاج آقا پناهیان مطرح شده بود برخوردم. ایشان از سال 79 تاکنون در سخنرانی هایی با موضوعات گوناگون به تبیین تربیت و خانواده پرداخته اند. اگر از کسانی باشید که محضر استاد پناهیان را درک کرده اید، درخواهید یافت که مباحث ایشون جدیده و قابل استفاده، ایشون قوه استنباط اصولی فعالی دارند یا به عبارتی توانایی برخورد مدلول آیات و احادیث با یکدیگر را. غالبا حرفهایشان شنیدنی و جدید است، چون حاصل تفکر است ...

 

خانواده خوب آخرین مبحث ایشان در راستای مفاهیم تربیتی و سبک زندگی است، که انصافا باعث تغییر خیلی از دیدگاه های من شد. در راستای اصل عدم فراموشی که در پست قبل به عرض رساندم، تصمیم گرفتم به خلاصه برداری صوتی و البته موضوعی این سلسه جلسات؛ باشد که در آینده برای خودم تکرار کنم و عامل به آنها باشم...

 

فایلهای صوتی حاصل از خلاصه برداری موضوعی سلسه جلسات "خانواده خوب" ، حاج آقا پناهیان

1- هدف تشکیل خانواده

2- ازدواج

3- اولویت خانواده بر فرد و جامعه

4- تعریف خانواده خوب

5- عشق در خانواده

6- آداب کلی خانواده

7- آداب جزئی خانواده (موارد . مصداقها)

8- تولید نسل

9- فرزندداری

10- روابط قومی

11- خانه داری

12- انگیزه نظم پذیری و عرت مندی در خانواده

 

والسلام

..........

فایل های این مبحث در قسمت کلیپ های کاربران سایت بیان معنوی به آدرس زیر قرار گرفت :

http://bayanmanavi.ir/post/1760

  • محمد حسن شفیعی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
 
شاید قریب به 2 سالی هست که با این عنوان در فضای مجازی دست به قلم(کیبورد!) نشدم؛ علتهای زیادی داشته از جمله واتساپ و فیس بوک و پلاس و ... اما دلیل اصلیش رو میتونم آغاز زندگی متأهلی عنوان کنم که به کلی سیستم برنامه ریزی من رو دچار تحول کرد، به تعبیر استاد علی صفائی حائری دچار "ترکیب و تبدیل" شدم :)
 
یکی از اشتباهات مرسوم در بین ماها(دانشجویان و طلاب محترم) فراموش کاری است؛ شاید به جرأت می تونم بگم که ضمن دوران دانشجوییم تا الان بیشتر از 500 عنوان کتاب رو مطالعه کردم در زمینه های مختلف؛ اما الان که نگاه میکنم می بینم صرفا یکسری اطلاعات کلی دارم به صورت انبوه ولی پراکنده و آشفته ... خیلی جای حسرت رو بر دل من گذاشته، با خودم فکر میکردم کاش یکدهم این مطالب رو خونده بودم اما با روشی که تا هیچ زمانی مطالب رو فراموش نکنم، تصمیم گرفتم تمامی مطالب درسی و مطالعاتی رو به صورت خلاصه برداری آماده کنم تا هم برای خودم مفید باشه و هم برای دیگر دوستان، البته در باب چگونگی فراموش کاری (یادگیری، توجه ، ادراک، آموزش، انواع روش های تفکر(انتقادی،خلاق، سیستمی و ...)، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، یاگیری اولیه و ثانویه و ...) مطالبی جمع آوری کردم که در قالب یک مقاله مبسوط ارائه خواهم کرد.
 
انشاء الله مطالب خلاصه برداری شده را در صورت آماده شدن در همین مکان ارائه خواهم کرد ...
 
والسلام علی من تبع الهدی
 
  
  • محمد حسن شفیعی

 

ما در میان استادهای خودمان آن استادهایی را می دیدیم ابتکار دارند که زیاد معلم ندیده بودند . شیخ انصاری که یکی از مبتکرترین فقهای صدو پنجاه سال اخیر است ، از تمام علمای فعلی کمتر استاد دیده ، یعنی دوره استاد دیدنش بسیار کم بوده است. طلبه ای بود که رفت نجف . مختصری استادهای نجف را دید . بعد خودش راه افتاد دنبال استادهای متنوع . رفت مشهد . مدتی در مشهد ماند . خیلی نپسندید . به تهران آمد . تهران هم خیلی نماند . رفت اصفهان ، اصفهان کمی بیشتر ماند .

 

آقا سید محمد باقر حجةالاسلام ، در این شهر و معلم " رجال " بود . در فن " رجال " چیزهایی یاد گرفت . بعد رفت کاشان . سه سال کاشان ماند . نراقیها کاشان بودند . آنجا از همه جا بیشتر ماند . یعنی همه دوره معلم دیدن او ، اگر حساب کنید به ده سال نمی رسد . در صورتی که دیگران بیست سال و بیست و پنج سال و سی سال معلم دیده اند . آقای بروجردی را اغلب ایراد می گرفتند که کم استاد دیده ، و از نظر ما حسنش همین بود که خیلی استاد ندیده بود . ایشان هم کم استاد ندیده بود ، ده دوازده سال استادهای درجه اول دیده بود ، هفت هشت سال نجف و سه چهار سال اصفهان استاد دیده بود ، ولی نجفیها قبولش نمی کردند ، می گفتند این استاد کم دیده ، مثلا باید سی سال استاد دیده باشد . و به همین دلیل که کمتر استاد دیده بود ، ابتکارش از اغلب آن علما بیشتر بود، یعنی فکر می کرد ، مسائل ، مسائلی است که خودش فکر می کرد . مجال فکر کردن داشت . به هر حال خیال نمی کنم این مسأله جای تردید باشد که در آموزش و پرورش ، هدف باید رشد فکری دادن به متعلم و به جامعه باشد. تعلیم دهنده و مربی هر که هست : معلم است ، استاد است ، خطیب است ، واعظ است ، باید کوشش کند که [ به شخص ] رشد فکری یعنی قوه تجزیه و تحلیل بدهد ، نه اینکه تمام همش این باشد که هی بیاموزید ، هی فراگیرید ، هی حفظ کنید .

 

در این صورت چیزی نخواهد شد . و آنچه که ما راجع به تعقل می بینیم ، تعقل همان فکر کردن است ، نیروی فکر کردن خود شخص است که استنباط بکند ، اجتهاد بکند ، رد فرع بر اصل بکند . 

  • محمد حسن شفیعی